از اینجا شروع شد:
نیمه شبی گرم و تابستانی، غرق در سکوت در حال رویاپردازی بودم.
موج های آرام دریا، خنکی نسیم ساحل.
مرتب کلیدواژهها را با خودم مرور می کردم: دریا، موج، آب، باران، آرامش، نسیم، قایق، ماهی و…
از طرفی این موضوع هم برای ما اهمیت داشت که کارفرما اصالتا اصفهانی است. چگونه میتوان حس نوستالژیک خانوادگی را با ایده ترکیب کرد؟
درنهایت به ایده موج دریا رسیدیم.
موجها به صورت پیوسته ایی روی مکعبی درونگرا، حرکت میکنند به شکلی که در اوج گرفتنها، طاقها به شکل قوسهای ایرانی در نما خودنمایی میکنند.
چوب که نمادی از هنر اصفهان است را زیرپوسته چرخاندیم تا حس لمبه کوبیهای شمالی هم به بنا اضافه شود.